فانتزی شماره۱*^*

* وقتی باهاشون فیلم ترسناک میبینی یهو تو یه صحنه میپری بغلش* لئو💙: *بغلت میکنه با صورت پکر و کیوووووت بهت نگاه میکنه و ادامه فیلم رو میبینه خون دماغغغغغ*

راف❤: پوزخند میزنه و بعد میگه: مگه بچه ای که از این چرت و پرت میترسی ا/ت؟ ا/ت: یاااااا خو هرکسی یه ترسی داره دیگه؛^؛. چیزی نمیگه و به تلویزیون خیره میشه، ولی به صورت نامحسوس بغلت میکنه*-*❤

دانی💜: میخنده و یکم که بغلت کرد، از بغلت میاد بیرون و ادامه فیلم رو میبینید، ولی در اون حال، دستت رو محکم میگیره:)💜 بعد از تموم شدن فیلم: *شروع میکنه به علمی حرف زدنش درباره فیلم قیافه تو:😑💔

مایکی🧡:اونم مثل تو،محکم بغلت میکنه و مثل بید هردوتون میلرزید، ولی بازم با اون حال ادامه اش رو نگاه میکنید. یکم که میگذره تو آروم میشی ولی اون هنوز تو بغلت میمونه:|🧡 ا/ت: مایکی فیلم تموم شد ولم کن:| *مایکی همچنان می لرزد*

اپریل(به عنوان دوست صمیمی ات)💛: اونم مثل دانی میخنده و فیلم رو استُپ میکنه. تو هم که میخوای کم نیاری میگی: ا/ت : قطع اش نکن خب میخوام ببینم:[. اپریل: اول از بغلم بیا بیرون، اونوقت برات میگیرم:)

کیسی: وقتی بغلش میکنی، با پکر، بهت نگاه میکنه، سپس شروع میکنه بلند بلند خندیدن. ا/ت: هر هر هر رو آب بخندی دندون خرگوشی. کیسی: من دندون خرگوشی ام یا اون درازه؟( دانی رو میگه:/💔) ا/ت: آها لابد تو هم یه بچه پنج شیش ساله ای که شکلات خورده ول دندوناش افتاده. * و بعد از این حرف، تو و کیسی مثل موش و گربه میدویدید:)🖤🤍*

کارای (دوست صمیمییی)🖤:بدون هیچ حرفی دستش رو میزاره روی شونه ات و فیلم رو نگاه میکنه‌. تو هم که یکم مهربونی اش رو دیدی، گفتی: ا/ت: دوستش داری؟ کارای (با تعجب): کیو؟ ا/ت: لئو-چانم رو میگم:>. دوستش داری اره؟ کارای: ا/تتتتتتتت! * لئو اونور تر، قرمز قرمز*: یکی... بهم کمک کنه؛^؛💙🖤 *لئورایU3U

شینی(دوست صمیمی:)🖤): * خوابه این دختر:|* ا/ت: شینی...بیدار شو میترسم؛^؛💔

خب اینم از این امشب:) یکم ناخوش احوالم دوستان برای همین پارت رو تایپ نکردم:'(. لایک و کامنت و فالو یادتون نره. با لایک ها و کامنت ها تون بهم به کلییییی انرژی میدین:)))💗 بگید پارت دو هم درست کنم یا نه*3*